آیا علاقهمند هستید به یک استراتژی ترید که تقریباً با ۱۰۰٪ سودآوری عمل کند؟ به طور شگفتآوری، چنین رویکردی وجود دارد و به قدمت قرن ۱۸ برمیگردد. استراتژی مارتینگیل بر پایه تئوری احتمال استوار است. اگر کیف پول شما کافی عمیق باشد، نرخ موفقیت آن نزدیک به ۱۰۰٪ خواهد بود.
استراتژی مارتینگیل به صورت اصلی در سالنهای قمار کازینوهای لاس وگاس مورد استفاده قرار میگرفت. این همان دلیل اصلی است که اکنون کازینوها حداقل و حداکثر شرطهای شرطبندی را دارند. مشکل این استراتژی در این است که برای رسیدن به ۱۰۰٪ سودآوری نیاز به یک تامین مالی عظیم است. در برخی موارد، کیف پول شما باید بینهایت عمیق باشد.
استراتژی مارتینگیل بر تئوری بازگشت به میانگین تکیه میکند. بدون تامین فراوان آموزش مالی برای ایجاد نتایج مثبت، شما باید با معاملات بیثمر مواجه شوید که ممکن است باعث تخریب کل حساب شود. همچنین، نباید فراموش کنیم که مقدار ریسک شده در معامله بسیار بیشتر از سود ممکن است. با این همه مشکلات، راهکارهایی وجود دارد برای بهبود استراتژی مارتینگیل که میتواند احتمال موفقیت شما را افزایش دهد.
نکات کلیدی:
۱. سیستم مارتینگیل شامل شروع با یک شرط برداری است که هر بار که شرط باخت شود، دو برابر میشود.
۲. تنها به یک برنده نیاز دارید تا تمامی زیانهای قبلی خود را جبران کنید.
۳. متأسفانه، در صورتی که تعداد باختها کافی طولانی باشد، ممکن است همه چیز را از دست بدهید.
۴. استراتژی مارتینگیل در معامله فارکس بهتر از قمار کار میکند، زیرا قیمت میانگین ورودی شما را کاهش میدهد.
استراتژی مارتینگیل چیست؟
مارتینگیل ابتدا به وسیلهٔ ریاضیدان فرانسوی پل پیر لووی معرفی شده و در قرن ۱۸ محبوب شد.
استراتژی مارتینگیل در اصل یک نوع استایل شرطبندی بود که بر اساس ایدئولوژی “دو برابر کردن شرط” ایجاد شده بود. ریاضیدان آمریکایی جوزف لئو دوب به ادامه کار روی استراتژی مارتینگیل پرداخت. با این حال، وی سعی کرد وجود یک استراتژی برداشتنی ۱۰۰٪ را رد کند.
مکانیکهای این سیستم شامل یک شرط اولیه است که هر بار که شرط باخت شود، دو برابر میشود. با گذشت زمان، یک معامله برنده همهٔ زیانهای قبلی را بجبراند. شمارهٔ ۰ و ۰۰ بر روی چرخهٔ رولت وارد شد تا مکانیک استراتژی مارتینگیل را به خطر بیندازد و تعدادی آپشن بیشتر برای بازی ایجاد کند. این اقدام منجر به سود منتظرانهٔ بلندمدت منفی از استفاده از استراتژی مارتینگیل در بازی رولت شده و باعث سست کردن کاربران از استفاده از آن شد.
برای درک اصول پشت استراتژی مارتینگیل، بهتر است یک مثال را بررسی کنیم. فرض کنید یک سکه داشته باشیم و در یک بازی شرطبندی بر روی شیر یا خط با یک شرط اولیه ۱ دلار شرکت کنیم. احتمال برابری وجود دارد که سکه روی شیر یا خط بیاید. هر بار که سکه را پرتاب میکنیم، یک متغیر تصادفی مستقل است، به این معنی که پرتاب قبلی تأثیری بر پرتاب بعدی ندارد. اگر هر بار که باخت کنید، شرط خود را دو برابر کنید، در نهایت برنده میشوید و تمامی زیانهای قبلی خود را جبران کرده و همچنین ۱ دلار بیشتر به دست میآورید. این استراتژی بر پایه فرضیه است که تنها یک معامله برای تغییر سرمایه شما نیاز است.
Your Bet | Wager | Flip Results | Profit/Loss | Account Equity |
---|---|---|---|---|
Heads | $ ۱ | Heads | $ ۱ | $۱۱ |
Heads | $ ۱ | Tails | $ (۱) | $۱۰ |
Heads | $ ۲ | Tails | $ (۲) | $۸ |
Heads | $ ۴ | Heads | $ ۴ | $۱۲ |
فرض کنید شما ۱۰ دلار برای شرطبندی دارید و با یک شرط اولیه ۱ دلار شروع میکنید. شما در سرمایهگذاری بر روی شیر شرط بندی کردهاید، سکه رو به آن سمت میافتد و شما ۱ دلار برنده میشوید که سبب میشود سرمایهٔ شما به ۱۱ دلار برسد. هر بار که شما موفق باشید، شما همچنان با ۱ دلار همان شرط را ادامه میدهید تا زمانی که باخت کنید. پرتاب بعدی نتیجهٔ باخت کنندهٔ است و سرمایهٔ شما به ۱۰ دلار بازمیگردد. در شرط بعدی، شما ۲ دلار میشرطید تا ضرر قبلی خود را جبران کنید و سود خالص خود را از ۰ به ۲ دلار برسانید. متأسفانه، دوباره سکه رو به خطوط میافتد. شما ۲ دلار دیگر از دست میدهید و سرمایهٔ کلی شما به ۸ دلار میرسد. با ادامه استراتژی مارتینگیل، شما شرط خود را دو برابر کرده و در شرط بعدی ۴ دلار شرط میبندید. خوشبختانه، شما یک برنده دارید و ۴ دلار کسب میکنید. این باعث میشود سرمایهٔ کل شما به ۱۲ دلار برسد. همانطور که میبینید، تنها یک برنده مورد نیاز بود تا تمامی ضررهای قبلی را جبران کنید و به دست آوردن سرمایهٔ اولیهٔ خود برسید.
با این حال، بیایید در نظر بگیریم که چه اتفاقی میافتد زمانی که شما در یک سری باخت قرار میگیرید:
Your Bet | Wager | Flip Results | Profit/Loss | Account Equity |
---|---|---|---|---|
Heads | $۱ | Tails | $ (۱) | $۹ |
Heads | $۲ | Tails | $ (۲) | $۷ |
Heads | $۴ | Tails | $ (۴) | $۳ |
Heads | $۳ | Tails | $ (۳) | ZERO |
یک بار دیگر شما ۱۰ دلار برای شرطبندی دارید، با یک شرط اولیه ۱ دلار. در این حالت، شما در شرط اولیه به طور فوری باخت میکنید و موجب میشود موجودی شما به ۹ دلار کاهش یابد. شما در شرط بعدی شرط خود را دو برابر میکنید، دوباره باخت میکنید و به ۷ دلار میرسید. در شرط سوم، شما با ۴ دلار شرط میبندید. سری باختهای شما ادامه مییابد و شما به ۳ دلار میرسید. شما به اندازهٔ کافی پولی برای دو برابر کردن ندارید و بهترین کاری که میتوانید انجام دهید، این است که همهٔ اعتبار خود را شرط بندی کنید. باز هم باخت کنید و موجب میشود که تا رقم صفر برسید، بنابراین هیچ ترکیبی از استراتژی و شانس خوب نمیتواند شما را نجات دهد.
نکته مهم
اعمال دقیق استراتژی مارتینگیل تا زمانی که با از دست دادن کامل سرمایهٔ اولیه خاتمه پیدا میکند، نرخ موفقیت ۱۰۰٪ را تولید میکند.
کاربرد مارتینگل در معاملات
ممکن است فکر کنید که یک سری طولانی از باختها، مانند مثال بالا، نشاندهندهٔ شانس بدی غیرمعمول است. اما زمانی که شما به تجارت ارزها میپردازید، آنها به تمایل به روند دارند و روندها ممکن است مدت طولانی ایستا بمانند. روند تا زمان اتمام، دوست شما است. کلید با استراتژی مارتینگیل، هنگام استفاده در معامله، در این است که با “دو برابر کردن” شما متوسط قیمت ورودی خود را کاهش میدهید. در مثال زیر، با دو لات شما برای رسیدن به تسویه حساب نیاز دارید که EUR/USD از ۱.۲۶۳ به ۱.۲۶۴ رالی دهد. همانطور که قیمت پایینتر میرود و شما چهار لات دیگر اضافه میکنید، شما برای تسویه حساب نیاز دارید که به جای ۱.۲۶۴، به ۱.۲۶۲۵ رالی دهد. هر چه لاتهای بیشتری اضافه کنید، متوسط قیمت ورودی شما پایینتر میشود. ممکن است بر روی لات نخست EUR/USD ۱۰۰ پیپ از دست بدهید اگر قیمت به ۱.۲۵۵ برسد. از سوی دیگر، شما فقط نیاز دارید که نرخ ارز جفتی به ۱.۲۵۶۹ رالی کند تا به تسویه حساب برسید.
این مثال همچنین یک نمونه روشن از دلایل نیاز بودن به مقدار قابل توجهی سرمایه را ارائه میدهد. اگر فقط ۵۰۰۰ دلار برای تجارت داشته باشید، قبل از اینکه EUR/USD به ۱.۲۵۵ برسد، شما ورشکست خواهید شد. به طور نظری ارز باید در نهایت برگردد، اما شما ممکن است از نظر مالی قدرت کافی برای طولانی ماندن در بازار و رسیدن به پایان موفق نداشته باشید. این معایب استراتژی مارتینگیل هستند.
EUR/USD | Lots | Average or Break-Even Price | Accumulated Loss | Break-Even Move |
---|---|---|---|---|
۱.۲۶۵۰ | ۱ | ۱.۲۶۵ | $۰ | ۰ pips |
۱.۲۶۳۰ | ۲ | ۱.۲۶۴ | -$۲۰۰ | +۱۰ pips |
۱.۲۶۱۰ | ۴ | ۱.۲۶۲۵ | -$۶۰۰ | +۱۵ pips |
۱.۲۵۹۰ | ۸ | ۱.۲۶۰۵ | -$۱,۴۰۰ | +۱۷ pips |
۱.۲۵۷۰ | ۱۶ | ۱.۲۵۸۸ | -$۳,۰۰۰ | +۱۸ pips |
۱.۲۵۵۰ | ۳۲ | ۱.۲۵۶۹ | -$۶,۲۰۰ | +۱۹ pips |
یکی از دلایلی که استراتژی مارتینگال در بازار ارز به این اندازه محبوب است، این است که ارزها، برخلاف سهام، به ندرت به صفر میرسند. اگرچه شرکتها به راحتی میتوانند ورشکست شوند، اکثر کشورها فقط به اختیار خودشان این کار را میکنند. بعضی اوقات ارزها در ارزش خود کاهش مییابند. با این حال، حتی در صورتی که کاهش تندی رخ دهد، ارزش ارز به ندرت به صفر میرسد.
بازار ارز همچنین یک مزیت دیگر را نیز دارد که آن را برای تجارانی که سرمایه لازم برای دنبال کردن استراتژی مارتینگال دارند، جذابتر میکند. قابلیت کسب سود به تجاران این امکان را میدهد که بخشی از ضرر خود را با درآمد بهره جبران کنند. این بدان معناست که یک تاجر باهوش مارتینگال ممکن است بخواهد از استراتژی روی جفت ارزهایی که در جهت حمله مثبت هستند استفاده کند. به عبارت دیگر، آنها ممکن است با استفاده از یک ارز با نرخ بهره پایین و خرید یک ارز با نرخ بهره بالاتر، وام بگیرند.
نکته نهایی
برای کسانی که تلاش میکنند تا استراتژی مارتینگال را به کار ببندند، نیاز به توجه ویژهای وجود دارد، هر چند که به نظر برخی تجار جذاب به نظر میرسد. مشکل اصلی با این استراتژی این است که معاملاتی که به نظر قطعی میرسند، ممکن است قبل از اینکه سود کسب کنید یا حتی ضرر خود را جبران کنید، حساب شما را منفجر کنند. در نهایت، تجار باید سؤال کنند که آیا آنها حاضرند بیشترین سرمایه حساب خود را در یک معامله تنها از دست بدهند. با توجه به اینکه آنها باید این کار را برای میانگین سودهای کوچکتر انجام دهند، بسیاری احساس میکنند که استراتژی معاملاتی مارتینگال بیشترین ریسک را نسبت به پاداش ارائه میدهد.
بدون دیدگاه